(14-06-1394، 09:57 ق.ظ)ADMIN نوشته: [ -> ]اینکه یه سری تالارها پست کم داشته باشه بنظرم قابل تحملتره از اینکه بخوایم روال بی نظمی که توی برنامه نویس یا سایر انجمنهای دیگه وجود داره رو دنبال کنیم.
مهندس این بی نظمی نیست. یعنی شاید تاحدی باشه اما بی نظمی بخاطر ایدئال نبودن تئوری های نظم در عمله
در عمل شما نظم رو ایجاد میکنی اما ما نظم رو بخاطر کارایی عملی میخوایم ارزشش به اینه. اگر نظم ظاهری باشه ولی در عمل منجر به بازدهی بهینه نشه که فایده نداره. تجربهء بنده سالها در فرومها اینو نشون داده که زیادی تالارهای در حیطه های خیلی خاص که کاربر و مطالب خیلی کمی داره ایجاد کنیم و زیادی عنوان مباحث رو جزیی و دقیق کنیم و اصرار داشته باشیم حتما هرچیزی توی یک طبقه بندی محدود و دقیق مخصوص خودش توی تالار جداگانه تاپیک جداگانه باشه، در عمل بهینه نیست و خوب جواب نمیده. یکسری موضوعات رو بنا به پارامترهای عملی نباید حداقل تا مدتی و تا وقتی در عمل شرایط و نیاز و درخواستش ایجاد نشده، جدا کرد بخاطرشون تالار اختصاصی درست کرد. چون ارزشش رو ندارن بهینه نیست صرف نمیکنه و گاهی اصلا جواب معکوس میده.
توی بقیهء زندگی هم خیلی چیزها همینه و آدم اگر دقت کنه در همه چیز زندگی و کار این مسائل هست. مثلا من یه زمانی اولا تازه کار بودم دسکتاپ کامپیوترم درایوهام همه چیم خیلی تمیز و مرتب و طبقه بندی شده و خلوت نگه میداشتم، اما الانو بیای نگاه کنی خیلی فرق داره و فقط وقتی لازم میشه دیگه مشکل عملی پیش میاد هرچندوقت یک بار طبقه بندی و پاکسازی و خلوت سازی میکنم. چون فهمیدم که مثلا اصولا دسکتاپ مال شلوغ کردن و کارهای موقتیه که صرف نمیکنه از ابتدا و در هر مورد فورا برای طبقه بندی و پاکسازی اونا وقت و انرژی صرف کنیم. حالا ممکنه بخندی ولی من یه زمانی با پدرم کار فنی میکردیم میز کار واقعی داشتیم این مسئله اونجا هم مصداق داشت و بهم ثابت شد
مثلا من میامدم آچارها رو ابزارها رو چیزهای روی میز رو بلافاصله بعد از استفاده کاملا جمع و مرتب میکردم، ولی دوباره خیلی زود نیازم میشد و بهم میریخت و اون اصرار روی نظم و ترتیب کامل و دقیق همیشگی، فقط اتلاف زیادی از وقت و انرژی رو در پی داشت.
نقل قول:درمورد هر زبانی هم بدون نیش و کنایه بفرمایید و پیشنهاد بدین که تالارش رو توی چه بخشی ایجاد کنیم چون پایتون تقریباً یه زبان همه منظوره است و بنظر شما بهتره که کجا ایجاد بشه؟
مهندس میدونی که من حاشیه سازم چون صریح هستم و رعایت دیگران رو نمیکنم
اتفاقا فکر کردم شاید حساس بشی. بقول یارو میگه حساس نشو
درمورد جاش نمیدونم فقط میدونم تالار پایتون معمولا ارزش وجود دارد. حالا مهم نیست فعلا یجا بذار بعدا مگه نمیشه روش فکر کرد اگر نیاز شد جابجاش کرد؟ انعطاف کامپیوتر و قابلیت ویرایش و تغییر راحت و سریع همینه باید ازش استفاده کرد دیگه!
شاید مثل برنامه نویس یه تالار بالامجموعه بنام زبانهای اسکریپتی ایجاد کنید هم بد نباشه. البته اونجوری PHP هم باید بره زیرش! ولی موضوع همینه که میگم طبقه بندی ها مطلق نیستن لزوما این بهینه نیست که بخوایم همه چیز مطلق از ابتدا نظم دقیق تئوریک داشته باشه. یعنی مثلا PHP که موضوع اصلی برای ماست و خیلی کاربر داره میشه و شاید بهتر باشه جداگانه محسوب کرد و زیرمجموعهء تالار اسکریپتی نبرد. اصلا میشه اسم اون تالار رو تالار «دیگر زبانهای اسکریپتی گذاشت» که اینطوری بهتر معنی و محتواش رو میرسونه.
همچی یجوری صحبت میکنی انگار میخوای توی سنگ حک کنی! عزیزم شما که میدونی کامپیوتر امکانات کاملی برای راحتی تغییر و ویرایش داره و اساسا یک مزیت و هدف و کاربردش واسه همینه. بزن بره حالا بعدا یه فکری براش میکنیم سروقت میتونی جابجا کنی طبقه بندی کنی اصلا لازم شد میزنی کلا حذفش میکنی!
نقل قول:درمورد گفتگوی عمومی هم حقیقتش با سیاستهای این انجمن سازگار نیست. کاربران اینجا فقط برای گفتگوی تخصصی دور هم جمع میشن.
بازم مطلق گرایی!
مهندس مطلق گرا نباش!
تقریبا همه چیز نسبیه.
ما هم هرچی ادعامون بشه بازم ناقص تر و ضعیف تر از اونیم که بتونیم به خودمون و جهان اطراف شکل مطلق بدیم.
یه روزی اینو میفهمی.
مثلا شما حساب کن اون همه برای برنامه نویس و کاربرانش مایه گذاشتی، اما آخرش بهت توهین کردن انگ زدن و انداختن بیرون. شما از دید خودت اصولی عمل کرد اشتباهی نکردی، ولی جهان نمیذاره دنیا طبق اصول و نگرش شما عمل کنه، بلکه شما هستی که باید نسبیت انسان و جهان رو ببینی و بحساب بیاری و خودت رو مدام باهاش تطبیق بدی.
البته ما سعی میکنیم هرچی میتونیم به نظم و اصول و اثبات و مطلق های بیشتری برسیم، چون به درد میخوره خوبه، ولی این یه حدی داره که بهینه باشه و در خیلی موارد قابل دست یافتن نیست.
خود منو حساب کن تاحالا شونصدبار از جاهای مختلف اخراج شدم اما ککم نمیگزه بازم راحت میرم هرجا میخوام ثبت نام میکنم شده حتی با هویت مخفی. چرا؟ چون انعطاف دارم چون میدونم دنیا اینه اگر پوست کلفت نباشی منعطف نباشی نازک نارنجی باشی دوام نمیاری حداقلش اینه که کارایی بهینه نخواهد زندگیت و کلی سختی و محدودیت بیهود بهت تحمیل میشه.
با این وضع هم الان اینجا از همین الان داره مقدمات اخراجم فراهم میشه مث اینکه
ولی خیالی نیست تو آدم خوبی هستی چون به من خوبی کردی ازت کینه به دل نمیگیرم البته از دیگران هم نمیگیرم خب منم اشتباه و نقص و صفات منفی دارم حتما بالاخره، ولی چی، همونطور که نقص و خطای دیگران رو هم بعنوان واقعیت میبینم و میپذیرم و باهاش خودم رو تطبیق میدم، نقص و اشتباهات خودم رو هم میپذیرم خودم رو براحتی میبخشم و فشار بیهوده و زیادی به خودم تحمیل نمیکنم.
ما باید همدیگر رو تحمل کنیم، چون همه ناقص هستیم و اشتباه میکنیم، و دنیا و زندگی ما با مطلق گرایی عملا جای بهتری نمیشه بلکه جای بدتری خواهد شد، چون این فقط یک توهم و هدف غیرعملی است و با واقعیت بقدر کافی سازگار نیست.